ر
ر جمعه 27 دی 1392 باقرزاده
21:21 حضرت محمد (ص) در اوایل دوره رسالت خود با دشمنی و خصومت عدهای از مردم مواجه بود. قبیله قریش که از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بودند، به او تهمتهای ناروا میزدند و با او بدرفتاری میکردند. حتی کودکان به دنبال حضرت میدویدند و به او سنگ میزدند.
ابوطالب، عموی گرامی آن حضرت، به محمد (ص) گفت: «برادرزاده عزیزم، قبیله قریش که قویترین قبیله در سرزمین عربستان است، تشنه خون توست. چرا از تبلیغ دینت دست برنمیداری و دوباره به دنبال تجارت نمیروی؟» حضرت محمد (ص) با مهربانی و قاطعیت به عموی گرامی خود فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارند، هرگز دست از دعوت الهی خود برنخواهم داشت! خداوند در این راه یار و یاور من خواهد بود». پنج شنبه 26 دی 1392 باقرزاده
14:16 پنج شنبه 26 دی 1392 باقرزاده
14:0 اشعار شهادت امام حسن عسکری علیه السلام *** سامرا سُرمن رأی بودی چند وقتی است سرد و دلگیری داری ای خاک پر ز غم کم کم بوی شهر مدینه می گیری هر کجا رفته ام دم مغرب حرم اهل بیت غوغا بود نه،ولی سامرا غروب که شد خالی از زائر و چه تنها بود چلچراغی نبود دور ضریح فرشهایش تمام خاکی بود غربت این چهار قبر غریب از بقیع و مدینه حاکی بود همه دلخوشی ما این بود لااقل یک حسن حرم دارد حال قبری خراب و ویرانه پیش این دیده ترم دارد عمه و مادر امام زمان قبرشان گر چه نیمه ویران بود به خدا پانخورده چادرشان نشده رویشان به ضربه کبود هر کسی رفت حج بیت الله بست احرام از برای طواف یاد آقای سامرا باشد بین هر ناله و دعای طواف مثل پروانه در طواف شمع پسری دور بستر بابا پاک می کرد قطره های اشک کم کم از دیده تر بابا تا که گفت آب ظرف آب آورد لب عطشان او تکان می خورد کی به پیش نگاه این فرزند بر دهان چوب خیزران می خورد عمه ای بود و مادری هم بود نه میان نگاه های حرام وای از ماجرای بزم شراب وای از ازدحام شهر شام آستینها حجاب سر می شد بین آن گیر و دار در بازار چه کسی دیده است دعوای زن و یک نیزه دار در بازار انقدر نیزه را تکان ندهید چونکه جا باز کرده در حنجر زیر پایت نگاه کن نامرد سرش افتاده باز بین گذر
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام وامیر کبیر را به شما تسلیت عرض می نمایم چهار شنبه 18 دی 1392 یاران ولی عصر
19:19 |
|